برداشت اضافی

اشتهای زیادی برای زندگی و توانایی بلعیدن یک بز کامل را دارم.

برداشت اضافی

اشتهای زیادی برای زندگی و توانایی بلعیدن یک بز کامل را دارم.

بیست و چهار

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۱۹ ب.ظ

 بیست و سه ساله شدم. باید اعتراف کنم با تمام علاقه ای که به اعداد فرد دارم، تا به حال، سال هایی که در سن زوج بودم سال های به غایت بهتری برای من بوده اند. در سنی که گذشت دردناک ترین تجربه هایم را از سر گذراندم. حامل ملالی بودم که در دورترین محل نسبت به نقطه ی صفر تنش می جوشید و مرا به خود می پیچاند. انرژی های درونی خود را تعلق دادم به پیدا کردن چیزی برای کاهش رنج. دقیق نمیدانم از کی، اما برای دفع تنش به لبانم هجوم بردم و شروع کردم به کندن پوستش. اگر به مرنلو پونتی رجوع کنم قطعا مرا فردی معرفی میکند که برای حضورش دائم نیاز به اثبات دارد. بدنی که خود را در معرض هر چیزی قرار می دهد تا حضورش در فضا را به خود ثابت کند. بهرحال هیستریک طور این کار را تکرار میکردم تا جایی که دستانم را پایین میاوردم و متوجه ی انگشتان تماما خونی ام  میشدم. لبانم از شدت درد و سوزش ورم میکرد. حتی به پوست لبم فرصت ریکاوری هم نمیدادم. روی لب پر خونم فلفل میزدم تا سوزشش بیشتر شود. از دردش لذت میبردم. از این فرایند که خارج میشدم، تنش دوباره به شکل قبل به سراغم می آمد. توان خواب را ازم میگرفت. برای تخفیف درد لبم نقطه ای از آن را تا جایی که میشد فشار میدادم تا تمام درد در آن نقطه متمرکز شود بلکه مابقی بتوانند کمی بدون درد به سر کنند. از احساس گناه پر میشدم و به خودم قول میدادم دیگر این کار را تکرار نمیکنم. لحظه ای بعد اما بدون در نظر گرفتن هیچ چیز دوباره به جان این صاحب مرده می افتادم. این سیکل اینقدر تکرار میشد که لبانم سیاه و کبود میشد و برای دو روز دست میکشیدم. بعد از دو روز دوباره به این بازی ادامه میدادم. حتی الان که مشغول نوشتن این متن هستم، از یک دستم نمیتوانم استفاده کنم چرا که تمام خونی است و لبم متورم شده و میسوزد. سنی که گذشت، برای من در این رابطه با لبم خلاصه میشود. علی ای حال، دردناک ترین تجربه ها هم همچنان می توانند به شدت لذت بخش باشند.

در سنی که گذشت کار هایی را شروع کردم که همیشه دوست داشتم انجام بدهم. سازدهنی یادگرفتم و کلاس دو رفتم. برای اولین بار به کمک دوستی به روانکاوی سرک کشیدم، با سینمای ایران آشتی کردم، با ساتوشی کن آشنا شدم، زبانم را تقویت کردم، به تازگی زبان ایتالیایی را شروع کردم. در رشته ی مطالعات فرهنگی پذیرش گرفتم و فهمیدم علاوه بر جامعه شناسی رسانه و هنر به جامعه شناسی بدن و شاخه های مرتبط با آن هم علاقمندم. در کل بیست و دو سالگی سن خوبی بود. لااقل از بیست و یک سالگی بهتر بود. 

 

  • اژدهای کومودو

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی